بازی رایانه

جدیدترین اخبار بازی های کامپیوتری

بازی رایانه

جدیدترین اخبار بازی های کامپیوتری

  • ۰
  • ۰

بازی Cyberpunk 2077

ساعاتی پیش در صفحه توییتر رسمی شرکت سازنده از ماشین جدید بازی Cyberpunk 2077 به نام Reaver از سری مدمکس (Madmax) رونمایی شده است.

 

به گزارش بازی رایانه، «ریور» (Reaver) براساس طراحی Quadra Type-66 و با لوگوی گروه Wraith gang با قدرت ۱۰۰۰ اسب بخار ماشین جدید معرفی شده برای بازی Cyberpunk 2077 خواهد بود.

درحالی که هنوز تا قابل انتشار این بازی زمان مانده اما به‌نظر می‌رسد که عوامل شرکت سی دی پروجکت رد (CD Projekt Red) به‌خوبی می‌دانند که چگونه اسم بازی خود را حتی پیش از ارائه بر سر زبان‌ها بیاندازند و موجب محبوبیت آن بین مردم شوند؛ آنها به این منظور همزمان با پنجمین سالگرد ساخت بازی Mad Max در غالب توییتی عنوان کردند که قرار بر این است ماشینی طراحی شده به نام ریور که بر اساس Quadra Type-66 طراحی شده، با لوگوی گروه ورایث (Wraith gang) در این بازی استفاده شود. آن چنان که به‌نظر می‌رسد، این ماشین جدید بیشتر شکل و شمایلی آخرزمانی را به خود گرفته اما بااین حال همچنان برای طرفداران سری مدمکس، رانندگی با این اتوموبیل همچنان می‌تواند حس نوستالژی آن را به خوبی منتقل کند.

ماشین ریور، ساخته شده براساس Quadra Type-66 و با لوگوی گروه Wraith gang؛ با قدرت ۱۰۰۰اسب بخار؛ بااین ماشین بدرخشید و جاویدان رانندگی کنید.

بازی Cyberpunk 2077 برای عرضه بر روی کنسول‌های پلی‌استیشن ۴، ایکس باکس وان و همچنین کنسول ابری استدیا و پلتفرم PC در تاریخ ۲۷ شهریور (۱۷ سپتامبر) برنامه ریزی شده است.

منبع: سایت بازی رایانه

 

  • حامد زاحدی
  • ۰
  • ۰

شایعه: آیا هالک شخصیت منفی Avengers 5 خواهد بود؟

هالک در فیلم Avengers 5 - بازی رایانه

طبق شایعات اخیر، اینطور به نظر می‌رسد که نظریه جدید دنیای سینمایی مارول (MCU) بیان می‌کند که هالک شخصیت منفی فیلم Avengers 5 خواهد بود.

 

به گزارش بازی رایانه، در چند سال اخیر شاهد تفاوت‌های بسیار زیادی نسبت به دوازده سال گذشته، در مجموعه فیلم‌های دنیای سینمایی مارول بوده‌ایم؛ تا حدی که حتی دنیای خلق شده امروز در این سینما چندان شباهتی به دنیا گذشته خود ندارد. همانطور که در گذشته مرد آهنین جزء شخصیت‌های رده دوم قرار داشت اما بعدها به یک قهرمان اصلی تبدیل شد و امروزه کتاب‌های کامیک مختص به‌خود را دارد؛ همچین جابجایی ترنس هاوارد (Terrence Howard) با دان چدل (Don Cheadle) و ادوارد نورتون (Edward Norton) با مارک رافالو (Mark Ruffalo) که منجر به بازی آنها در سه قسمت از فرنچایز نیز شد اما قدم بعدی چه خواهد بود؟ با توجه به این تفاسیر چندان دور از انتظار نخواهد بود که هالک نقش شخصیت منفی فیلم جدید را بازی کند.

در توییت مربوطه مارول اشاره شده است که چگونه در قسمت پیشین فیلم اونجرز بازوی هالک  صدمه دید و ناتاشا (Natasha) از دنیا رفت؛ سپس تمام اعتبار آن پیروزی را تونی (Tony) صاحب شد درحالی که جان خود را فدا کرد اما هالک کسی بود که همه را نجات داد. بااینکه ورژن شخصیت رافالو بسیار آرامتر و خونسرد بود اما این‌بار بنر خشمگین می‌شود، بااین حال هنوز کمی از خصوصیات شخصیت پیشینش در او مانده است. همچین اشاره شده که بنر دچار افسردگی می‌شود و با خود می‌اندیشد که  اگر کمی قوی‌تر می‌بود، شاید می‌توانست ناتاشا را نجات دهد و یا از وجود ثانوس (Thanos) جلوگیری کند؛ تمام این افکار او را به‌سمت شکل‌گیری هالک شرور هدایت می‌کند. بنظر می‌رسد هنوز برای قضاوت زود است اما با با اینحال همه میدانیم این اولین باری نیست که هالک را شخصیتی منفی در فرنچایز پیش‌بینی می‌کنیم!

به دنبال این شایعات همچنین پیش‌بینی می‌شود که پس از دیدن شخصیت شرور هالک در فیلم Avengers 5 آیا باید منتظر ساخت فیلم منحصر دیگری برای کاراکتر هالک شگفت انگیز باشیم؟

 

منبع: بازی رایانه

 

 

  • حامد زاحدی
  • ۰
  • ۰

تولید ایکس باکس سری ایکس

بر اساس آخرین گزارش‌های بدست آمده از سوی مسئولان شرکت ایکس باکس تولید ایکس باکس سری ایکس با قدرت بالا آغاز شده تا این کنسول در هنگام عرضه کمبودی نداشته باشد.

 

به گزارش بازی رایانه، یکی از مسئولان ایکس باکس در فرانسه اعلام کرده که تولید کنسول ایکس باکس سری اس در فرانسه و جهان در مرحله آغاز قرار دارد و همچنین کشور را در لیست مهم ترین هدف برای عرضه قرار داده است.

امروز به ما اطلاع داده شد که تولید کنسول ایکس باکس سری ایکس آغاز شده است و کشور فرانسه یکی از کشور‌هایی است که در لیست کشور‌های ضروری برای عرضه در آخر سال قرار دارد.

علاوه بر این برخی این نگرانی را داشتند که در زمان عرضه با کمبود محصول مواجه شویم، اما این مقام مسئول خاطر نشان کرد که به تعداد لازم کنسول در حال تولید است و از این نظر نباید نگرانی وجود داشته باشد.

تعداد کافی کنسول در دست ساخت است و ما تعداد کافی محصول برای ارائه را داریم. علاوه بر این، این وظیفه من است که فرانسه را به عنوان یکی از کشور‌های مهم در دریافت این کنسول قرار دهم؛ باید نشان می‌دادم که ما در فرانسه به اندازه کافی طرفدار و تقاضا داریم.

به علاوه، این مقام فرانسوی درباره اینکه آیا کروناویروس باعث تاخیر یا مشکلی در عرضه کنسول شده است گفت:

ما تصمیم گرفته‌ایم که در هنگام عرضه، کنسول در کشور‌های بیشتری نسبت به عرضه ایکس باکس وان موجود باشد و در حال حاضر مشکلی از نظر تاثیر کرونا بر عرضه نداریم.

مایکروسافت چند روز قبل یک مراسم دیجیتالی برای نشان دادن برخی از بازی‌های این کنسول برگزار کرد و به احتمال زیاد در تابستان نیز مایکروسافت یک مراسم برای معرفی کامل کنسول داشته باشد. البته شرکت سونی (Sony) نیز یک مراسم برای معرفی کنسول پلی‌استیشن ۵ در نظر گرفته است.

کنسول ایکس باکس سری ایکس در تعطیلات کریسمس سال ۲۰۲۰ عرضه می‌شود.

 

منبع: سایت بازی رایانه 

 

 

  • حامد زاحدی
  • ۰
  • ۰

 

سیستم واقعیت مجازی NextVR

طبق آخرین گزارشات، اپل  به خریدهای فراوان خود از استارتاپ‌های AR و VR (واقعیت افزوده و مجازی) برای بدست آوردن سیستم واقعیت مجازی NextVR ادامه خواهد داد.

 

به گزارش بازی رایانه و به نقل از Techspot، مدت‌هاست شایعه شده که اپل به نوعی بر روی خرید استارتاپ‌های VR یا AR کار می‌کند. به نظر می‌رسد کسب NextVR جاه طلبی‌های اپل برای ورود به فضا را تأیید می‌کند؛ به ویژه، پتنت‌های NextVR ممکن است به غول کوپرتینو کمک کند تا محتوای اپلیکیشن خود را با اپل تی وی پلاس تقویت کند.

امروز اپل تأیید کرد که آنها در حال بدست آوردن تکنولوژی واقعیت مجازی NextVR هستند، یک استارتاپ واقعیت مجازی که در تولید محتوای VR برای رویدادهای ورزشی تخصص دارد. هیچ یک از شرکت‌ها شرایط معامله را فاش نکرده‌اند اما ۹to5Mac گزارش داده است که این معامله می‌تواند حدود ۱۰۰ میلیون دلار ارزش داشته باشد. همچنین طبق گفته‌های اپل بسیاری از مهندسان NextVR تحت یک شرکت واسط استخدام شده و آنها را از جابجایی احتمالی در مقر اپل آگاه می‌کنند.

 

 

 

دانلود با کیفیت ۷۲۰p – دانلود با کیفیت ۴۸۰p

مرکز ساخت سیستم واقعیت مجازی NextVR مستقر در کالیفرنیا به دلیل همکاری با لیگ‌های ورزشی برای پخش بازی‌ها در واقعیت مجازی مشهور بوده است؛ این شرکت برای پخش نکات برجسته فینال لیگ بسکتبال آمریکا در سال ۲۰۱۹ (NBA 2019) به هدست‌های مختلف VR از جمله PlayStation VR ، Oculus Rift ، HTC Vive و شرکای هدست واقعیت مختلط مایکروسافت با این لیگ توافقاتی را با سازمان آن انجام داده است.

علایق اپل در واقعیت افزوده و VR کاملاً شناخته شده است؛ در سال ۲۰۱۶، این شرکت، داگ باومن مدیر مرکز تعامل انسان و کامپیوتر در ویرجینیا فناوری را استخدام کرد و سال بعد، اپل استارتاپ AR Vrvana را با قیمت ۳۰ میلیون دلار به دست آورد. سایر موارد قابل توجه شامل Primesense، توسعه دهنده اصلی کینکت (Kinect) و Perceptio، متخصص در سیستم های طبقه بندی تصویر AI است.

در حالی که بخشی از این خریدها منجر به توسعه Face ID شد اما علایق اپل از فناوری تشخیص چهره بسیار مهم‌تر بوده است. بنا بر گزارشات، اپل تلاش می‌کند تا هدست AR را برای سال ۱۴۰۱ (۲۰۲۲) آماده و ارائه دهد و همچنین یک نسخه‌ی کوچک‌تر از آن هم در سال ۱۴۰۲ (۲۰۲۳) معرفی کند. تیم کوک مدیر عامل شرکت اپل پیش از این در صدایی که از او ضیط شده بود نیز اظهار داشته که در آینده، فناوری واقعیت افزوده به اندازه‌ی محبوبیت گوشی‌های هوشمند گسترش خواهد یافت.

بر اساس برخی گمانه زنی‌ها، ۹to5Mac معتقد است علاوه بر واقعیت مجازی، فن آوری ثبت اختراع NextVR ممکن است برای بالا بردن پخش آنلاین ویدئویی نیز در استراتژی محتوای طولانی مدت اپل نقش داشته باشد؛ بر این اساس به جای تماشای ویدیوهای اپل تی وی پلاس درگوشی آیفون یا اپل تی وی، کاربران قادر خواهند بود تا بر روی یک جفت عینک Apple VR بند ببندند و آن را به معنای واقعی کلمه در جلوی صورت خود قرار دهند.

 

منبع: بازی رایانه

 

  • حامد زاحدی
  • ۰
  • ۰

نقد و بررسی فیلم The Banker

در این مقاله با نقد و بررسی فیلم The Banker با بازی رایانه همراه باشید.

فیلم The Banker از سری آثار سینمای امروزست که دست بر مضمون کلیشه‌ای و بسیار استفاده‌شده‌ «تبعیض نژادی» گذاشته و این کمی کارش را سخت می‌کند. آنقدر فیلم‌های دم‌دستی و شعاری با این تم ساخته ‌شده‌اند که تقریبا می‌شود گفت هر فیلمی با این مضمون بد از آب درمی‌آید مگر اینکه خلافش اثبات شود. اما فیلم مورد بحث ما نمی‌تواند خلافش را ثابت کند و بنظر من با فیلم بسیار بدی مواجهیم که اینجا قصه خود را بر بستر چیزِ دیگری قرار می‌دهد؛ آن هم «رویای امریکایی» است؛ رویای رسیدن به ثروت و سرمایه. فیلم مشکلات عدیده‌ای دارد که جای کوچکترین نبضی برای آن باقی نگذاشته‌اند. سعی می‌کنیم در این نوشته، نگاهی به این مشکلات، نوع اندیشه و نگاهِ پسِ این فیلم و برخی نکات دیگر (مثل همان رویای امریکایی) داشته‌باشیم.

نقد و بررسی فیلم The Banker | رویای امریکایی

فیلم با پرسوناژ اصلی‌اش یعنی «برنارد گرت» آغاز می‌شود و پس از صحنه‌ای در دادگاه به کودکی او باز می‌گردد؛ نشانمان می‌دهد که برنارد در کودکی واکس می‌زده و ناگهان تصمیم‌های عجیبی می‌گیرد. از همین ابتدا فیلمساز با وارد کردنِ آدم اصلی‌اش سوال‌های بی‌شماری را برایمان ایجاد می‌کند که تا به انتها هیچ جوابی برای آن‌ها نمی‌یابیم. این یعنی فیلم در شخصیت‌پردازی کاملا ناموفق است و این در یک فیلمِ تماما شخصیت‌محور به معنی سقوط کامل است. دیگر آدم‌های فیلم هم مطلقا تبدیل به یک کاراکتر باورپذیر نمی‌شوند و این را در ادامه بیشتر تشریح خواهم‌کرد. اکنون قصد دارم به پرسوناژ اصلی بپردازم و سوالاتی راجع به کاراکتر. فیلم بناست داستان سیاه‌پوستی را تعریف کند که تصمیمِ بلند‌پروازانه‌ای گرفته و می‌خواهد بر خلاف عادات مرسوم آن سال‌ها سرمایه بدست آورد و به دیگر سیاهان نیز کمک کند. از همین ابتدا این سوال پیش می‌آید که این تمایل از کجا می‌آید و فیلمساز چه چیزی به ما نشان می‌دهد تا به منشأ این تصمیم برسیم؟ تقریبا هیچ انگیزه باورپذیر و تصویری برای این تصمیم وجود ندارد. مثلا باید با خودمان فرض کنیم که احتمالا پسرک با دیدن تمام آن تاجرانِ سفید‌پوستی که هرروز مجبور می‌شود کفش‌هایشان را برق بیندازد باید به فکر رسیدن به ثروت افتاده‌باشد. اما همانطور که عرض کردم این مسئله را باید «فرض» کنیم و فیلمی که مسئولیت خودش برای شخصیت‌پردازی را به فرض مخاطب محول کند قطعا قابل‌اعتنا نیست.

پرسش بعدی این است که عِرقِ این آدم به نژادش از کجا می‌آید و ما چگونه باید به این عرق قانع شویم؟ در یکی از صحنه‌ها می‌بینیم که نقشه‌ی شهر را که روی آن مناطق سیاه و سفید نشین مشخص شده می‌نگرد. این سندیست برای اثبات اینکه فیلمساز قصد دارد نشان دهد که این مرد دلش برای دیگر سیاهان می‌تپد و قصد دارد آن‌ها را هم به نان و نوایی برساند. اما این خصلت نیز تماما مفروض است و هیچ جا حتی یک نما از یک نگاه محبت‌آمیز این مرد به هم‌نژادش نمی‌بینیم. اصلا سیاه‌پوستی در فیلم دیده نمی‌شود و البته به این قبیل نکات بعد از اشاره به عدم شخصیت‌پردازیِ برنارد خواهم‌پرداخت. همانطور که عرض کردم تمام این ادعا (عشق به دیگر سیاهان و تلاش برای آن‌ها) فقط در دیالوگ می‌گذرد و هیچ جا این مسئله در قاب فیلمساز نمی‌آید. دقت کنیم که سینما به درد دیدن می‌خورد و باورِ مخاطب بیشتر به دیدن بستگی دارد تا شنیدن. برای خلق کاراکتر، چسباندنِ صرفِ چند دیالوگ به او کافی نیست. بلکه باید نشان دهیم که این دیالوگ‌ها واقعا اندازه دهان اوست و اینگونه کاراکتر و باور ما به او شکل می‌گیرد.

مسئله و پرسش دیگر درباره برنارد به هوش و شمّ اقتصادیِ مفروض او بازمی‌گردد. چیزی که از ابتدا فیلمساز روی آن تاکید می‌کند و آن را بستری برای موفقیت این آدم در کارش می‌داند، هوش ریاضی و شم اقتصادیِ اوست. آیا این خصلت نیز تماما محول به قرارداد و دیالوگ نیست؟ کجا ما واقعا این هوش و نبوغی را که مدام در دیالوگ‌ها از ابتدا تا به انتها نقل می‌شود می‌بینیم؟ ایده‌های دم‌دستی و خامی مثل نشان دادن چند فرمول ریاضی روی یک برگ کاغذ در کودکی مطمئنا محلی از اعراب ندارند. فیلمساز در این قسمت نیز کماکان ناموفق است و دوباره این خصلت آدم سیاه‌پوستش را به قرارداد و فرض مخاطب واگذار می‌کند. با توجه به نکاتی که عرض کردم می‌توان گفت، فیلم از پسِ خلقِ آدمِ اصلیِ خود برنمی‌آید. این باعث می‌شود که تمام ادعاها و مضامین فیلم به سمت شعار سوق داده‌شوند. زمانی در سینما یک مضمون، شعاری می‌شود که محصولِ قصه، کاراکتر و فضا نباشد؛ وقتی ما جملات برنارد راجع به وام دادن و اهمیت قائل شدن برای سیاه‌پوستان را می‌شنویم، اما متوجه می‌شویم که این جملات نه از آنِ خود کاراکتر که تحمیل فیلمساز به اوست، یعنی با شعار طرفیم. محتوا در سینما از پسِ کاراکتر و فضایِ معین معنی پیدا می‌کند و اثرگذار می‌شود. درحالیکه شعار، پرتابِ مستقیم و بی‌اثرِ یک حرف به سمت تماشاچیست که مطمئنا حسِ مخاطب جاخالی می‌دهد و تیر فیلمساز به سنگ می‌خورد.

نقد و بررسی فیلم The Banker

یکی دیگر از آدم‌های اصلی فیلم «جو موریس» است که حتی در شخصیت‌پردازی از برنارد هم در رتبه پایین‌تری قرار می‌گیرد. تا آخر تکلیفمان با این آدم و تاثیرش در روند داستان مشخص نیست. اصلا بود و نبود او برایمان چندان فرقی نمی‌کند و علاوه بر این رابطه‌اش با برنارد نیز از آب درنمی‌آید. برای مثال در اولین ملاقات که برنارد او را پس می‌زند حس ما به این پس زدن قانع نمی‌شود. فیلمساز آن صحنه را خوب برگزار نمی‌کند و متوجه نمی‌شویم که چرا برنارد باید از جو بدش بیاید؟ زمانی اوضاع وخیم‌تر می‌شود که همین برنارد که مشخص نبود به چه دلیلی تصمیم گرفت تا با جو کار نکند، ناگهان نظرش عوض می‎‌شود و اینگونه رفاقت و رابطه بین دو پرسوناژ شکل می‌گیرد. مشکل دیگر این است که این تفاوتِ ظاهری در ابتدا، علی‌القاعده باید نوید یک رابطه پرفرازونشیب را بدهد؛ یعنی هنگامی که دو آدم متفاوت که در اولین برخورد یکدیگر را پس زده‌اند وارد یک رابطه کاری و رفاقت می‌شوند، علی‌القاعده بایستی در ادامه شاهد برخوردهایی در این رابطه باشیم. اما فیلمساز هیچ کاری برای این تضاد نمی‌کند. نتیجه این سهل‌انگاری در شکل دادن کاراکترها و رابطه این است که صحبت‌های دونفره انتهایی و رفاقتی که بین آن‌ها ادامه می‌یابد بشدت غیرقابل‌باور و سطحی می‌شود.

غیر از دو آدم اصلی فیلم، شرایط حاکم بر زمانه‌ای که فیلمساز آن را روایت می‌کند نیز پرداخت مناسبی ندارد. چیزی که اثر ادعا می‌کند این است که جو نژادپرستی علیه سیاهان وجود دارد و آن‌ها انسان‌های فقیری هستند که راهی برای ثروتمند شدن ندارند. فیلمساز از پس این ادعا بر نمی‌آید و توان این (و یا حتی شاید قصدش) را ندارد تا تصویری سینمایی و دراماتیک از فضای ضدسیاه‌پوستی نشانمان دهد. تمام چیزی که از نژادپرستی در این فیلم می‌بینیم یک پیرزن سفیدپوست است و یک منشی که اجازه ملاقات به برنارد نمی‌دهد و یا دو پلیس. فیلمساز نژادپرستیِ امریکاییِ حاکم بر دهه ۵۰ و ۶۰ را به اینچنین چیزهای دم‌دستی تقلیل می‌دهد و به همین دلیل ادعای کاراکترش مبنی بر اینکه در این فضا سیاهان موفق به کسب سرمایه و ثروت نمی‌شوند بر باد می‌رود. اصلا کجا ما چیزی از سیاه‌پوستانی می‌بینیم که فقیرانه زندگی می‌کنند و مورد ستم‌اند؟ مطلقا این مسئله در فیلم جاری نیست و اینگونه، اثر با مضمون تبعیض نژادی، نمی‌تواند چیزی از این تبعیض را به ما بباوراند.

نقد و بررسی فیلم The Banker

فیلم The Banker به نظر بنده علیرغم ظاهرِ منتقدش به شدت اهل محافظه‌کاری است و این یعنی دروغ. فیلمساز ادعای انتقاد به سیستم نژادپرستانه می‌کند اما مطلقا چیزی از آن نشان نمی‌دهد تا به کسی برنخورد. علاوه بر این، هیچ جا به نگرشِ نژادپرستانه برخی سفیدپوستان اعتراض نمی‌کند، بلکه به طرزی کاملا تحمیلی، تلاش می‌کند تا سمپاتی ما به سفید‌های فیلم نیز جلب شود؛ مثلا آن مردِ سفیدی را بیاد بیاوریم که ابتدا درخواست وام برنارد را رد می‌کند، اما ناگهان شب تماس گرفته و از موافقتش می‌گوید. مطمئنا این تغییر نظر نه حاصل خود پرسوناژ، بلکه تحمیل فیلمساز است. از همینجا معلوم می‌شود که فیلمساز با تلاش جالبی، سفیدپوستانش را از آنتی‌پاتیک شدن نجات داده تا به آن‌ها هم چندان برنخورد. حتی برای پرسوناژ «مت» نیز که دروغش در دادگاه ما را از او دور می‌کند هم برنامه دارد؛ در انتها نشان می‌دهد که مت، به برنارد در آخرین شب کمک کرده‌است و اینگونه دوباره به سفید‌ها باج می‌دهد. عرض کردم که فیلم، بشدت محافظه‌کار و ترسو است. حتی در قسمتی دوباره ژست منتقد گرفته و از مسائل سیاسیِ پشت پرده می‌گوید. اما مشکل اینجاست که فقط «می‌گوید»؛ یعنی اشاره کوتاهی می‌کند، آن را نشان نمی‌دهد و فقط به اندازه‌ای به آن تُک می‌زند که هم ژست انتقادی‌اش حفظ شود و هم به کسی برنخورد. با این توضیحات باید عرض کنم فیلم مورد بحث، علاوه بر اینکه ذره‌ای از سینما بو نبرده، بشدت مُبلّغِ آرمان امریکایی از هر جهت است؛ هم به نوعی تاریخ نژادپرستانه خودش را خفیف نشان می‌دهد و اینگونه برای کشورش اعتبار دروغین می‌خرد. هم به سفیدپوستان باج می‌دهد و اینگونه با ادعای وحدت بین شهروندان تبلیغ رویای امریکایی می‌کند. از همه این‌ها بالاتر اینکه تمام مسئله فیلم و کاراکتر اصلی‌اش، رسیدن به سرمایه و ادامه کاپیتالیسم است؛ برنارد در تمام طول فیلم برای کسب سرمایه و رساندن سیاهان به ثروت تلاش می‌کند و از این می‌گوید که تمام شهروندان امریکایی بایستی این حق را داشته‌باشند. این هم در خدمت رویای امریکایی است.

منبع: سایت بازی رایانه

 

  • حامد زاحدی
  • ۰
  • ۰

بازی Starfield

شرکت بتسدا (Bethesda) بازی استارفیلد (Starfield) را در جریان E3 2018 معرفی کرد. رونمایی که با یک تریلر بسیار کوتاه انجام گرفت و در آن تریلر تنها شاهد فضا بودیم و اطلاعات دیگری از آن دریافت نشد.

 

یبنابرگزارش بازی رایانه  عنوان ناشناخته Starfield که تاکنون اطلاعات خاصی از آن ارائه نشد و گفته شده است در ابتدا توسعه قرار دارد، به تازگی وب سایت رسمی آن بروزرسانی شد. این بروزرسانی به رده بندی سنی این بازی اشاره دارد و اطلاعات خاصی را دربرنمی‌گیرد. در E3 2018 شرکت بتسدا بازی The Elder Scrolls 6را هم معرفی کرد و این عنوان نیز  هیچ اطلاعات خاصی را دربرنمی‌گیرد.

بازی Starfield

بازی Starfield در سبک نقش آفرینی است و طبق وعده سازندگان با یک بازی بزرگ از بتسدا رو به رو هستیم. وب سایت رسمی بازی با لوگو ESRB همراست و نشان می‌دهد مراحل بزرگی از توسعه سپری شده و احتمال دارد بزودی تریلر جدیدی منتشر شود. باتوجه به اینکه دو سال از معرفی Starfield می‌گذرد، قطعا سازندگان به مرحله‌ای مناسب رسیدند تا اطلاعاتی را فاش کرده و تریلری ارائه دهند. رویداد E3 2020 آنلاین در نزدیکی قرار دارد و اگرچه بتسدا قرار نیست رویدادی برگزار کند، ممکن است در جریان رویداد آنلاین ماه جولای مایکروسافت، نمایشی از بازی استارفیلد را شاهد باشیم.

متاسفانه شیوع ویروس کرونا روی توسعه بازی‌ها تاثیر گذاشته و برخی از استودیوها موقتا تعطیل شدند و برخی نیز به شکل قانونی فعالیت خود را انجام می‌دهد. قطعا وقفه مورد اشاره در توسعه استارفیلد هم تاثیر داشته است. این احتمال وجود دارد بتسدا بزودی نمایش و اطلاعات قابل توجهی را از Starfield در اختیار طرفداران قرار دهد. شایان ذکر بوده این بازی پلتفرم مقصد آن پلی استیشن ۵، ایکس باکس سری ایکس، پی سی است و مشخص نیست برای نسل هشتم منتشر خواهد شد یا خیر.

منبع: سایت بازی رایانه

 

  • حامد زاحدی
  • ۰
  • ۰

فیلم Harley Quinn: Birds of Prey با اینکه از مشکلاتی اساسی در شخصیت‌پردازی و وفاداری نسبت به منبع اقتباس خود رنج می‌برد اما بازی درخشان مارگو رابی و اکشن پرزرق و برقش، ۱۰۹ دقیقه‌ی سرگرم کننده را تحویل دوستداران فیلم‌های کامیک بوکی می‌دهد. در ادامه با نقد و بررسی این اثر همراه بازی رایانه باشید.

از زمانی که دنیای سینمایی دی‌سی کار خود را شروع کرد، نزدیک به هفت سال می‌گذرد. شروعی که البته با فیلمی (Man of Steel) بود که از همان ابتدا شالوده بسیار نامناسبی برای این دنیا محسوب می‌شد. تقابل سینمایی بتمن و سوپرمن به همراه جوخه انتحار چیزی جز فیلمنامه‌های آشفته‌ای نبودند. فیلنامه‌هایی که تکلیف خود را نمی‌دانستند. بعد از افتضاح جوخه انتحار، زن شگفت‌انگیز عرضه شد و با نظرات نسبتا خوب طرفدارن و منتقدان باعث شد تا امید طرفداران برای دیدن فیلمی قابل قبول از شخصیت‌های مورد علاقه‌شان از بین نرود. در ادامه Justice League عرضه شد که به عقیده بنده، بدترین اتفاق ممکن برای این دنیای سینمای با این فیلم افتاد. فیلمی که یکی از بدترین و پرداخت نشده ترین شرورهای کامیک بوکی را در قالب خود ارائه کرده بود. فیلمی که البته انتشار نسخه اسنایدر آن همچنان در محافل مختلف بحث می‌شود. پس از این شکست‌های پی‌درپی دی‌سی تصمیم گرفت تا راه چندساله مارول را به مرور و نه یک شبه طی کند. استودیو با توجه به موفقیت زن شگفت‌انگیز تصمیم گرفت به ساخت فیلم‌های مستقل شخصیت‌ها روی بیاورد. این رویه جدید منجر به تولید دو فیلم Shazam و Aquaman شد که به فیلم‌‌هایی قابل قبول و سرگرم‌کننده با وجود تمام مشکلاتی که داشتند، تبدیل شدند. حال جدیدترین دستپخت دی‌سی عرضه شده و با اینکه مشکلاتی دارد اما به فیلم سرگرم‌کننده‌ای تبدیل می‌شود که مطمئنا در بدترین حالت قدم رو به عقبی برای این دنیای سینمایی محسوب نمی‌شود.

نقد و بررسی فیلم Harley Quinn: Birds of Prey | هارلی کوئین و دیگر هیچ !!!

Harley Quinn: Birds of Prey

فیلم روایتگر داستانی است که از زبان خود هارلی روایت می‌شود. هارلی به تازگی رابطه خود با جوکر را بهم زده است و قصد دارد جایگاه خود را در گاتهام پیدا کند. جایگاهی که حالا نیز با جدایی از جوکر و مصونیتی که برای او ایجاد شده بود به این سادگی‌ها بدست نخواهد آمد. رومن سایونیس با نام مستعار بلک ماسک دختری به نام کاس را مورد تعقیب خود قرار می‌دهد. دختری که شیئی ارزشمند را حمل می‌کند. درنهایت مسیر هارلی با شخصیت‌هایی نظیر قناری سیاه، هانترس، کارآگاه مونتایا در راستای حفاظت از این دختر و شکست سایونیس بهم تلاقی می‌کند و خود را در حالی می‌یابند که راهی جز متحد شدن ندارند. داستان به طور کلی چیزخاصی برای گفتن ندارد و بعضا بی‌شباهت به لوگان و نسخه دوم ددپول نیست. داستان آشنای شخصیت‌هایی ناقص که در حال گذر از مشکلات خود به شخصیت‌هایی برخورده که در اینجا با کاس طرف هستیم و باید پیوندی ناگسستنی را تشکیل دهند که البته همان فیلم‌ها به نوعی راه لئون حرفه‌ای را پیش گرفته‌اند با تمی ابرقهرمان گونه. این ایده به طور خاص بد محسوب نمی‌شود اما به شخصه انتظار مقداری نوآوری در این راه دارم. از سمت دیگر به نظر می‌رسد این فیلم تلاش دوباره دی‌سی بوده برای احیای ایده فیلم جوخه انتحار. در هر صورت در هر دو فیلم شاهد شرورها و بعضا ضدقهرمان‌هایی هستیم که در تلاش برای نابودی نسخه بدتر از خودشان هستند در ادامه بهتر است به ساختار فیلم بپردازیم. این ساختار در پرده اول بسیار آشفته است. فیلم از زبان هارلی روایت می‌شود و دائما فلش بک می‌‌زند. روایت فیلم از زبان هارلی گزینه بدی نیست و اتفاقا در لحظه‌هایی با ذات طنز هارلی تلفیق شده و جذاب است اما در استفاده از آن زیاده روی و اجرا مشکل‌دار می‌شود. فلش بک‌هایی که بعضا طولانی شده و دنبال کردن آن مشکل می‌شود و ممکن است زمان‌هایی پیش بیاید که مخاطب نداند چه اتفاقاتی در چه زمان‌هایی درحال رخ دادن است. خوشبختانه با گذشت زمان روند فیلم خطی‌تر می‌شود و سرگرم کننده تر ظاهر می‌شوند.

harley quinn: birds of prey

تقریبا تمام طرفداران و حتی کسانی که جوخه انتحار را به حق کوبیدند در باب شخصیت هارلی نظرات مثبتی داشتند. هارلی کوئین که در فیلم قبل به خوبی نتوانسته بود خود را نشان دهد با بازی مارگو رابی در این فیلم به شخصیت پخته‌تری تبدیل می‌شود و با شخصیت پردازی نسبتا خوبش به خوبی این شخصیت در ذهن بیننده جا پیدا می‌کند. بازی بسیارعالی که شخصیت او را به خوبی نشان می‌دهد و تصور نمایشی بهتر از این شخصیت روانی در قالب لایواکشن بسیار سخت است. بازیگری که رفته رفته پخته تر شده و آینده درخشان تری خواهد داشت و قطعا بار جذابیت جوخه انتحار جدیدی که توسط جیمزگان ساخته می‌شود به صورت زیادی برعهده او خواهد بود. هارلی شخصیت گستاخ، کودن، کاملا دیوانه و در عین حال باهوش است. هوشمندی که کارگردان و مارگو رابی به عنوان بازیگر و تهیه کننده در فیلم به خرج داده‌اند در این است که چگونه تمام بخش‌های منفی و غیرعقلانی هارلی را با تعادلی مناسب در هوشمندی، کاریزما و گاها خوش قلبی تلفیق کرده‌اند و آن را به شخصیتی باهوش در قالب یک روانی تبدیل کرده‌اند. تلفیقی که البته کاملا بدون مشکل نیست و مشکلات بعضا ریزی دارد که در بخش‌های بعدی به آن می‌پردازیم. یک مورد در مورد شخصیت هارلی که نمی‌توانم از آن بگذرم این است که هارلی به نوعی جواب دی‌سی به ددپول مارول است. شخصیت‌هایی که بدون شباهت نیستند و بعضا شوخی‌هایی مشابه دارند. با این حال اما هارلی شخصیت منحصر به فرد خود را دارد و به عنوان ستون اصلی فیلم، تازگی‌هایی دارد که به سرگرم کنندگی فیلم کمک شایانی کرده است.

از شخصیت پردازی هارلی که بگذریم به دیگر شخصیت‌ها می‌رسیم. سایونیس در نقش آنتاگونیست داستان چیزی جز یک شخصیت تک بعدی ارائه نمی‌دهد و تفاوت‌هایی با شخصیت کامیک بوکی خود دارد. دیگر جذابیت شخصیت‌های تک بعدی که صرفا خبیث هستند از دست رفته است. این شخصیت پردازی نه چندان قوی اما با بازی خوب ایوان مک‌‌گرگور تاحدودی جبران شده است. مک‌گروگر تاحد زیادی شخصیت خبیث سایونیس را به نمایش می‌گذارد و در لحظه‌هایی بعضا عالی عمل می‌کند. مشکل بعدی به دیگر شخصیت‌های فیلم برمی‌گردد. از همین ابتدا بهتر است بگویم که اگر کامیک بوک‌های پرندگان شکاری را مطالعه کرده و به آن علاقه‌مند هستید، مطمئنا فیلم به تصورات شما ضربه می‌زند. اول اینکه فیلم بیشتر از اینکه درمورد این گروه باشد در مورد هارلی کوئین است و به جز دقایق پایانی فیلم، چیز خاصی تحویلتان داده نمی‌شود. درواقع بهتر بود دی‌سی از همان ابتدا فیلم را به نام هارلی عرضه می‌کرد. شکست تجاری فیلم تا حدود زیادی از همین‌جا آب می‌خورد. پرندگان شکاری تیمی چندان محبوب و پرآوازه محسوب نمی‌شود و عملا برای تعداد زیادی از افراد عام ناشناخته است. عرضه فیلمی که تمرکزش را برروی هارلی گذاشته با این نام به ضرر آن تمام شده است. نامی که البته بعدها به اسم عجیب غریب Birds of Prey: And the Fantabulous Emancipation of One Harley Quinn و در نهایت به Harley Quinn: birds of prey تغییر داده شد که البته تغییر قابل قبولی در فروش آن ایجاد نکرد.

دیگر شخصیت‌های فیلم نظیر مونتایا، قناری سیاه و هانترس اصلا از وضعیت خوبی برخوردار نیستند. مونتایا زنی است که قصد دارد جایگاه خود را در میان تعداد زیادی مرد در اداره پلیس پیدا کند و هانترس نیز با فلش بک‌هایی بخش‌های از انگیزه‌های او مشخص که همان هم البته سرسری گرفته می‌شود و درنهایت قناری سیاه که فضای قرارگرفته در آن بی‌شباهت به مونتایا نیست. این شخصیت پردازی ها همگی زیر سایه هارلی قرار گرفته‌اند و به همین دلیل است که در بالا ذکر کردم که عنوان فیلم با آن همخوانی ندارد. این همخوانی نداشتن فقط در بحث عنوان نیست و حتی شخصیت‌ها تفاوت‌هایی با کامیک بوک ها دارند که به وفاداری اثر به منبع اقتباس ضربه می‌زند. با این حال بازی مری الیزابت وینستد در نقش هانترس که البته کاستوم بسیار نامناسبی دارد تاحدودی قابل قبول است. دربحث فمینیستی بودن اثر با فیلمی شعار زده طرف نیستیم به جز در یک سکانس البته. درحالی که در چندسال گذشته فیلم‌های متعددی با مضمون Woman Empowerment ساخته شده‌اند که در این میان نمونه‌های خوبی نظیر Annihilation تبدیل شده و یا به مانند ترمیناتور جدید به شکست منجر شده‌اند. البته نه این که پرندگان شکاری در ارائه دیدگاهی زنانه و منطقی در این باب به همراه ساخت شخصیت‌هایی کاریزماتیک موفق عمل کند اما تاحد زیادی از فیلم‌هایی نظیر The Kitchen بهتر عمل می‌کند. به درجه سنی فیلم می‌رسیم. اولین فیلم دنیای سینمایی دی‌سی با درجه سنی R اما به گونه‌ای است که به نظر می‌رسد چندان نیاز زیادی به آن نبوده است و فیلمساز استفاده خاصی از آن نمی‌کند و چه بسا اگر با رده بندی ۱۳ سال ساخته می‌شد، فروش بسیار بهتری را تجربه می‌کرد.

harley quinn: birds of prey

صحنه‌های اکشن فیلم با کمک‌های چد استالسکی به عنوان کارگردان سری موفق جان ویک، بسیار زیبا و جذاب هستند. نماها زوایای خوبی دارند و مخاطب را سردرگم نمی‌کنند و تدوین قابل قبولی دارند. این صحنه‌ها با کمک موسیقی‌های کاملا هماهنگ با لحن فیلم و قاب‌بندی‌های رنگارنگ دربعضی از نماها به لحظاتی ختم شده که بسیار راضی کننده است و بی‌شباهت به فضای کامیک بوک‌ها نیست. البته یکی از سکانس‌های اکشن فیلم که از قضا بسیار جذاب کار شده حکم شمشیر دولبه‌ای را دارد که یک لبه آن کیفیت خوب بصری آن است و لبه دیگر یک تناقض است. در این سکانس که از قضا بسیار جذاب است، هارلی با تفنگی با تیرهای رنگی و دودزا به بقیه شلیک می‌کند اما مشکلی که این سکانس دارد این است که حسی که به بیننده می‌دهد با شخصیت‌ هارلی که در ابتدای فیلم می‌بینیم مقداری در تناقض است.

نقد و بررسی فیلم Harley Quinn: Birds of Prey

منبع: سایت خبری بازی رایانه

  • حامد زاحدی
  • ۰
  • ۰

PlayStation Studios - Sony Worldwide Studios - بازی رایانه

نسل نهم کنسول‌های بازی تغییرات بسیاری به دنبال داشته و حال مشخص شد یک تغییر دیگر آن هم از سونی انجام گرفته است. این شرکت ژاپنی به تازگی خبر از تغییر عنوان بخش Sony Worldwide Studios به PlayStation Studios را داده است.

 

بنابرگزارش بازی رایانه به نقل از Gamingbolt، تا به حال شرکت سونی تمامی استودیوهای اختصاصی زیرمجموعه خود را تحت بخشی به نام Sony Worldwide Studios قرار داده بود اما حال باید این بخش را به عنوان PlayStation Studios بشناسیم. عناوین انحصاری کنسول پلی استیشن که توسط استودیوهای انحصاری سونی ساخته می‌شود به مواردی چون Horizon: Zero Dawn ،LittleBigPlanet ،Uncharted ،God of War ،Ratchet and Clank و بیشتر باید اشاره کرد.

سونی به مناسبت اعلام این خبر ویدئو کوتاهی که در آن لوگو پلی استیشن و عناوین انحصاری کنسول پیداست، منتشر کرده است. البته سونی حتی برند PS Studios را برای استودیو شخص ثالثی که در توسعه یک عنوان انحصاری همکاری دارد، به کار می‌گیرد. بازیکنی که در کنسول پلی استیشن بازی چون God of War را در نسل نهم اجرا می‌کند و لوگو PS Studios را در پس این عنوان مشاهده خواهد کرد، متوجه می‌شود که با یک بازی معمولی رو به رو نیست.

اریک لمپل، عضو تیم ریاست و مدیر اجرایی بخش تبلیغات جهانی مرکز سرگرمی‌های تعاملی سونی در این رابطه می‌گوید:

ما این تغییر را هیجان انگیز می‌دانیم. طی سال‌های گذشته توسعه عناوین انحصاری پلی استیشن پیشرفت بزرگی داشته و ما برآن شدیم تا یک بخش با نامی متفاوت خلق کنیم که نشان دهد بازیکنان با عناوین منحصربفرد و باکیفیت رو به رو هستند. عناوینی که در بحث گیم پلی، گرافیک، داستان و هر چیز دیگر غنی هستند و بازیکنان را غرق خود می‌سازند. مخاطب با مشاهده لوگو  PlayStation Studios متوجه خواهد شد تمامی این‌ها را در بازی موردنظر خواهد داشت.

این لوگو در تریلرهای معرفی، تصاویر تبلیغاتی و باکس آرت عناوین انحصاری به نمایش درخواهد آمد. بنابراین این لوگو تنها به عنوان نمایش دهنده عنوان  PlayStation Studios نیست و بازیکنان با عصر جدیدی از صنعت بازی‌های ویدئویی آن هم از سوی سونی رو به رو خواهند شد. عصری که شخصیت‌های قبلی و جدیدی حضور خواهد داشت و تاریخ سازی خواهند کرد. هنگامی که یک بازی انحصاری حتی توسط استودیو شخص ثالث توسعه یابد، ما آن را به عنوان یک بازی PlayStation Studios به حساب می‌آوریم و تضمین می‌دهیم عنوان خاصی خواهد بود.

در نسل نهم سونی برنامه بزرگی دارد و قصد داشته کنسولی ارائه دهد که فراتر از نسل‌های قبلیست. همچنین وقتی عناوین موفقی چون بازی‌های نسل هشتمی Uncharted 4: A Thief’s End یا Marvel’s Spider-Man زیر برند PlayStation Studios قرار می‌گیرند، گیمر را مجاب می‌سازند که اطمینان داشته باشد با عناوین کوچک رو به رو نیست و سعی داشته باشد هر دو را تجربه کند. برند PlayStation Studios را خلق کردیم تا افراد بیشتری از مردم درک کنند تمامی بازی‌های ویدیویی پرفروش، برنده جایزه، موفق در کسب نظر مثبت به یک خانواده تعلق دارند.

طبق گزارش قبل در ماه ژوئن سونی پلی استیشن ۵ را رونمایی و نمایشی از بازی‌های انحصاری ارائه می‌دهد.

 

منبع: سایت بازی رایانه

 

  • حامد زاحدی
  • ۰
  • ۰

بازی Apex Legends

فصل پنجم بازی Apex Legends به نام Fortune’s Favor بالاخره همراه با اپکس پک‌ها و ماموریت‌های جدید، همراه با کاراکتر جدید آن لوبا (Loba) شروع شد.

 

به گزارش بازی‌ رایانه، انتظارها به پایان رسید و بالاخره شاهد اضافه شدن فصل پنجم بازی Apex Legends هستیم. این فصل جدید درحالی عرضه خواهد شد که کاراکتر جدید، لوبا، هم که شایعات زیادی درباره او قبل از تایید رسمی وجود داشت، به بازی اضافه شده است. همچنین در فصل جدید یک فعالت هفتگی جدید هم به نام هانت (Hunt) بازی اضافه خواهد شد که با تکمیل کردن آن می‌توانید داستان بازی را هم دنبال کنید.

همانطور که شایعات حدسش را زده بودند و در ادامه نیز تایید شده بود، دزد جدید بازی، لوبا به میدان وارد می‌شود تا لوت‌های داخل مپ را قبل از آنکه دست هر بازیکن دیگری به آن برسد به جیب بزند. تصورش را بکنید که هم تیمی شما کاراکتر لوبا باشد و شما قصد گرفتن بهترین تجهیزات را داشته باشید. متاسفانه او قبل از شما تمامی لوت‌های اطراف را با تلپورت کردن به مکان‌های مختلف و قابلیتی که حتی از داخل دیوارها توانایی دیدن هر آیتمی را دارد جمع آوری می‌کند تا تجهیزات دسته دوم و مانده نصیب شما شود. البته درباره هم تیمی‌های این کاراکتر باید دقت کنید؛ دیدن تیمی که در آن شخصیت روننت (Revenant) و لوبا به خوبی و خوشی با همدیگر کار کنند، با توجه به اتفاقاتی که افتاد و روننت پدر و مادر لوبا را به قتل رساند کمی عجیب به نظر می‌رسد.

گرچه فصل جدید و کاراکتر لوبا به بازی اضافه شدند اما ماموریت‌های هانت (شکار) در حال حاضر در دسترس نبوده و تا تاریخ ۳۰ خرداد به بازی اضافه خواهد شد که البته این وقفه یک هفته‌ای به شما وقت کافی را می‌دهد تا ۵ گنج مورد نظر برای دسترسی به هانت‌ها را پیدا کنید و برای شکار آماده باشید. در بازی ۹ هانت وجود خواهد داشت که هر کدام از آنها شما را به حالت شب بازی در مپ کینگز کنین (Kings Canyon) می‌فرستد تا قطعه‌ای به نام روح شکسته (Broken Ghost) را پیدا و بعد از پیدا کردن آن، هدایا و همچنین بخشی از داستان بازی را باز کنید.

فصل جدید بازی اکنون شروع شده است و شما با مشاهده ماموریت‌های خود می‌توانید داستان بازی را دنبال کنید؛ همچنین هر هفته چپترهای جدیدی از این داستان و ماموریت‌های آن به بازی اضافه خواهد شد.

 

منبع: بازی‌ رایانه

  • حامد زاحدی
  • ۰
  • ۰

بازی Assassin's Creed Valhalla

آهنگساز قدیمی سری اساسینز کرید، جسپر کید (Jesper Kyd) برای ساخت ترک‌های بازی Assassin’s Creed Valhalla به جمع تیم سازندگان این عنوان پیوست.

 

به گزارش بازی رایانه، سری بازی اساسینز کرید همواره درگیر یک مسئله خاص بوده و قطعا آن مسئله کشتن مخفیانه و سر به نیست کردن افراد نبوده چراکه به نظر می‌رسد در چند بازی اخیر این سری، مخفی بودن به کل از بازی برداشته شده؛ بلکه این سری همیشه قصد در به تصویر کشیدن دوران‌های تاریخی مختلف و ارائه تجربه قدم گذاشتن در این ادوار را داشته است که اگر تم اصلی بازی را همین در نظر بگیریم، آهنگ زمینه بازی قطعا نقش بسیار مهمی را خواهد داشت و در این مورد، چه کسی بهتر از آهنگساز قدیمی سری، جسپر کید خواهد بود.

آهنگساز قدیمی این فرنچایز که تجربه وی در فعالیت ضبط آهنگ‌های بازی، فیلم و سریال‌های تلویزیونی رزومه خوبی را ارائه می‌کند، حال برای ساخت موسیقی متن بازی Assassin’s Creed Valhalla به تیم سازندگان بازی ملحق شده است. جسپر کید که در گذشته تجربه ساخت آهنگ‌های پس زمینه عناوین خاطره انگیز اساسینز کرید ۱ و همچنین سه گانه ازیو (Ezio) را دارد، در دنیای خارج از اساسینز کرید هم موفقیت‌های بسیار زیادی را کسب کرده است؛ وی قبل از سری اساسینز کرید تجربه ساخت موسیقی متن بازی‌های Hitman: Codename 47 و همچنین Hitman: Blood Money به علاوه عنوان Amok را در کارنامه خود دارد.

البته این آهنگساز بعد از جدا شدن از تیم اساسینز کرید همچنان به کار خود با ساخت موسیقی متن بازی‌های معروفی چون Borderlands 2 و ۳ و برخی دیگر از عناوین ادامه داده و جوایز و مقام‌های بسیاری را از هالیوود، IGN و همچنین MTV دریافت کرده است؛ کید همچنین عنوان برنده BAFTA (آکادمی فیلم و تلویزیون بریتانیا) را نیز در رزومه درخشان خود یدک می‌کشد.

آهنگسازی کید در بازی Assassin’s Creed Valhalla تغییرات بسیاری را در جو و محیط تاریخی بازی، با استفاده از گروه‌های ارکست‌ و موسیقی‌های حماسی که در عنوان‌های قدیمی اساسینز کرید شنیده بودیم به وجود می‌آورد؛ تا باز هم حس و حال و خون اصلی سری به آن اضافه شود.

 

منبع: سایت بازی رایانه

 

  • حامد زاحدی