بازی رایانه

جدیدترین اخبار بازی های کامپیوتری

بازی رایانه

جدیدترین اخبار بازی های کامپیوتری

  • ۰
  • ۰

جدیدترین اقتباس سینمایی از داستان Hansel and Gretel به عنوان یکی از محبوب‌ترین و قدیمی‌ترین آثار ادبیات کودکان، به نتیجه سینمایی چندان جذابی ختم نشده است. با بازی رایانه و نقد و بررسی فیلم Gretel & Hansel همراه باشید.

داستان هانسل و گرتل نوشته برادران گریم یکی از خاطره‌انگیزترین داستان‌های کودکی بیشتر ما محسوب می‌شود. داستانی که روایتگر پسر و دختری با نام‌های هانسل و گرتل است که در جنگل به خانه شکلاتی برخورد می‌کنند و توسط جادوگری آدم‌خوار زندانی و اذیت می‌شوند. این داستان در طول سالیان سال اقتباس‌های فراوانی از انیمیشن گرفته تا انیمه و لایواکشن را به خود دیده است. جدیدترین اقتباس از این داستان با نام Gretel & Hansel توسط آز پرکینز، کارگردان آثار ترسناکی نظیر The Blackcoat’s Daughter و I Am the Pretty Thing That Lives in the House در ژانویه ۲۰۲۰ عرضه شده و قصد داشته نسخه تغییریافته‌ای از این داستان محبوب را به طرفداران ژانر وحشت تحویل دهد. این که پرکینز چقدر در این هدف ریسکی موفق بوده را در ادامه بیشتر به آن خواهیم پرداخت.

Gretel & Hansel

نقد و بررسی فیلم Gretel & Hansel

سکانس ابتدایی فیلم روایتگر داستان دختری با کلاه صورتی است که به علت بیماری که دارد توسط پدرش به حضور جادوگری برده می‌شود تا بیماری‌اش درمان شود. دختر درمان می‌شود اما در ازای آن موهبت‌هایی دریافت می‌کند که هرچه پیش می‌رود با روشن شدن تاریکی درون او باعث مشکلاتی برای مردم می‌شود. در ادامه فیلم به روایت داستان گرتل و هانسل می‌پردازد. این بار پدری در داستان وجود ندارد و مادر آن‌ها به زور آن‌ها را از خانه بیرون می‌کند تا به دنبال غذا و کار بگردند. همانند همان داستان اصلی پای این دو کاراکتر به خانه جادوگری باز می‌شود که در ازای کار به آن‌ها مکان و غذا می‌دهد. این بار اما داستان تفاوت‌هایی در ادامه به خودش دیده است. گرتل این بار در این داستان بالغ است و با توجه به تغییر اسم داستان از هانسل و گرتل به گرتل و هانسل از همان ابتدا می‌توان تمرکز فیلم برروی شخصیت مونث داستان متوجه شد. فیلمنامه نویسان در تلاش بوده‌اند با بروزرسانی ساختار قدیمی داستان و برهم زدن‌های نظم روایی داستان تغییراتی در آن ایجاد کنند که این تغییرات به نتیجه موفقیت آمیزی تبدیل نشده است. فیلم از همان ابتدا زیر سایه فمینیسم قرار می‌گیرد. این صرفا خود یک مشکل نیست اما زمانی باعث مشکل می‌شود که فیلمساز به جای روایت تصویری و پرداخت به اصطلاح زیرپوستی به این مسائل، دست به دامان شعار و دیالوگ‌های نخ‌نما زده و فیلم را شعارزده می‌کند.

نقد و بررسی فیلم Gretel & Hansel

داستان فیلم با این که چیز زیادی برای گفتن داشته اما از حرف زدن امتناع کرده است. فیلم قرار بوده به شخصیت گرتل و تغییراتی که در این داستان برای او به وجود آمده بپردازد اما درمانده ظاهر شده است. فیلمنامه تلاش‌هایی زیادی می‌کند تا با گذاشتن چالش‌های مختلف درورای کابوس‌های گرتل و نماهای مکالمه او و جادوگر بر سر میز به شخصیت او عمق بدهد اما بعد از مدتی فیلم می‎‌ماند و تصاویری مرموز و عملا یکسان که هیچ تفاوتی از لحاظ محتوایی و بعضا بصری با قبلی‌ها نداشته و چیزی به شخصیت او اضافه نمی‌کند. حال شخصیتی که عملا شخصیت پردازی ندارد چه دلیلی برای اهمیت دادن به او وجود دارد. شخصیت پردازی بقیه شخصیت‌های داستان تفاوتی با گرتل ندارد. هانسل را که بگذرید زیرا عملا پرداختی ندارد، به جادوگر می‌رسیم. با این که چیز جدیدی برای گفتن ندارد اما تغییراتی که داشته نسبت به جادوگر داستان‌های قبلی، اندکی نوآورانه است. به صورت کلی داستان فیلم با اینکه ایده‌های جدیدی در خود جای داده اما در پرداخت به آن‌ها بازمانده است و عملا پس از ورود گرتل و هانسل به درون خانه جادوگر تا قبل از ده دقیقه پایانی که بخش عظیمی از فیلم را تشکیل می‌دهند، از سکانس‌های غذاخوری سرمیز و دیالوگ‌های مثلا فلسفی تشکیل شده که هیچ جذابیتی ندارند و بیننده را بسیار خسته می‌کنند، انگار که در حال تماشای فیلمی چندین ساعته است. فیلم در تلاش بوده حس ایندی بودن و فیلم‌های کمپانی A24 را به مخاطب دهد اما در چیزهایی لنگ ‌می‌زند که فیلم‌های جریان اصلی ژانر وحشت در آن مشکل دارند. فیلم در ارائه ترس نیز موفق ظاهر نمی‌شود و با اینکه آز پرکینز در فیلم‌های قبلی خود نیز علاقه‌ای به ترس‌های ناگهانی نشان نداده است اما در این فیلم موفق نمی‌شود وحشتی زیرپوستی را به مخاطب القا کند.

نقد و بررسی فیلم Gretel & Hansel

در یکی از سکانس‌های اولیه فیلم گرتل و هانسل در راه جنگل با خانه‌ای برخورد می‌کنند که به نظر خالی می‌رسد. این که چگونه این دو بدون هیچ احتیاطی وارد خانه شده و در آن مستقر می‌شوند خودش یک نکته است اما بدتر از آن موجودی زامبی‌وار است که به آن‌ها حمله می‌کند. اصولا کارکرد و فایده این سکانس هیچ وقت بیان نمی‌شود و هیج توضیحی در رابطه با آن موجود داده نمی‌شود. این درصورتی قابل قبول است که ما با دنیایی پراز موجودات فانتزی روبرو باشیم که نشان دادن آن‌ها صرفا برای فضاسازی و نشان دادن جهان داستان باشد، در صورتی که ما در این داستان هیچ موردی شبیه این موضوع نداریم. مشکل بعدی در نحوه شکست جادوگر است که با توجه به قدرت او اندکی عجیب و غریب به نظر می‌رسد و عملا کارراه‌انداز است. بازیگرهای فیلم عمدتا کار عجیب غریبی انجام نمی‌دهند. از بازیگرهای فرعی و بی‌اهمیت که بگذریم به سه بازگیر اصلی می‌رسیم. سوفیالیلیس با این که بازیگر جوان و با‌استعدادی است، در این فیلم چیزی برای عرضه ندارد که البته به شخصیت‌پردازی بد او نیز بر می‌گردد. سامی لیکی کارراه انداز است و درنهایت به آلیس کریج به عنوان جادوگر داستان می‌رسیم. نقش آفرینی او به طور کلی خوب است و این بازیگر به خوبی موفق می‌شود خبیثی و مرموزی جادوگر را به بیننده القا کند. البته هر سه بازیگر اصلی دارای سه لهجه متفاوت هستند که کارکرد آن‌ها مشخص نیست و اگر قرار نیست به آن پرداخت شود پس دلیلی ندارد برای سه شخصیتی که در یک منطقه زندگی می‌کنند، سه بازیگر با سه لهجه متفاوت در نظر گرفته شود.

Gretel & Hansel

البته فیلم تماما دارای مشکل نیست و یکی از بخش‌های مثبت آن سینماتوگرافی اثر است که هم خوب و هم باعث مشکلاتی شده است. فیلم توسط گالو الیوارس فیلمبرداری شده است و او در این کار عالی ظاهر شده است و قطعا لیاقت حضور در فیلم‌های بهتر از این را دارد. بسیاری از شات‌های موجود در فیلم تاثیرگذار و زیبا هستند و حداقل فیلم را قابل دیدن می‌کنند. بخش زیادی از فیلم در خانه جادوگر روایت می‌شود و همه چیز از نورپردازی تا بقیه موارد عالی کار شده‌اند. این نماهای جذاب با موسیقی مرموزی و تاریکی که حس فیلم‌های ترسناک دهه هشتاد را دارد ترکیب زیبایی ایجاد کرده‌اند. یکی از نکات دیگر و مثبت فیلم احترام به هوش مخاطب و ارائه‌ای روایتی بیشتر بر مبنای تصاویر است که به شخصه آن را تحسین می‌کنم و کارگردان همه چیز را با دیالوگ برای مخاطب رو نمی‌کند و اجازه می‌دهد بیننده بیشتر به فکر فرو رود. نسبت تصویر فیلم به جز چندمورد خاص مانند سکانس ابتدایی فیلم که عملا دلیل آن مشخص نیست، در اغلب فیلم ۱٫۵۵ است که یادآور فیلم‌های قدیمی است و انتخاب خوب و جذابی بوده اما این مورد با گذشت زمان به ضرر فیلم تمام شده است. با توجه به این که در این نسبت تصویر فشرده به نظر می‌رسد و این فشردگی با نماهایی ترکیب شده که شخصیت داستان در وسط قاب قرار دارد، مخاطب دچار خستگی می‌شود. این که در بیشتر نماها شخصیت‌ها در وسط قاب قرار دارند و از قانون یک‌سوم در فیلمبرداری استفاده نشده نکته منفی نیست و نشان از تلاش کارگردان برای تمرکز بیشتر برروی کاراکترهای داستان است اما این مورد وقتی ارزش دارد که فیلمنامه به اندازه کافی به شخصیت‌ها بپردازد و تمرکز مخاطب به صورت پیوسته برروی شخصیت‌ها و نه محیط، خسته کننده نشود.

 

منبع: سایت بازی رایانه

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی